مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
هر یک از اقسام عشق دارای آثار و پیامد های خاص خود می باشد. آثار عشق حقیقی 2. لذت بردن از عبادت؛ 3. رهایی از گناه؛ (20) 4. سلامت و آرامش روحی و روانی؛(21) 5. اطلاع بعضی از اسرار غیبی؛ (22) 6. رسیدن به مقام استجابت دعا؛ (23) 7. حلاوت سختی های زندگی؛ (24) 8. بندگی و عبودیت.(25) در قرآن و سنت به تمامی آثار عشق به خداوند و اولیا خدا اشاره شده است، ولی به جهت اختصار از ذکر آن ها صرف نظر می کنیم. آثار عشق سرابی جنسی 1. دوری از حق و حقیقت؛ 2. مانع رسیدن انسان به کمال واقعی؛ 3. کشیدن انسان به سوی انحراف و گناه و سقوط او از انسانیت؛ 4. به انحطاط کشیدن فرد و جامعه؛ 5. زود گذر بودن آن؛ 6. سلب آرامش روحی و روانی از فرد و جامعه؛ 7. فروپاشی کانون گرم خانواده؛ 8. ایجاد روحیه ی طغیان و سرکشی در انسان؛ 9. دوری انسان از اطاعت و بندگی؛ 10. تیرگی قلب؛ 11. ایجاد تضاد و تراحم اخلاقی در فرد و جامعه؛ 12. توام بودن آن با شکست و ناکامی های فراوان؛ 13. ایجاد دغل بازی و عوام فریبی در جامعه؛ 14. ایجاد قتل و غارت و تجاوز در جامعه.(26) پیشنهاد عشق هایی کز پی رنگی بود عشق نبود، عاقبت ننگی بود (27) لذت عشق، جوهر آدمی است و حیات بدون عشق ناممکن است، بلبل اگر نغمه سرایی دارد به عشق معشوق است و انگیزه ی وصال و درک لذت دارد. آنان که همتی بلند دارند و به حقیقت مردان روزگارند، هرگز خویشتن خویش را در قفس تن اسیر نمی کنند و جوهر وجودی خویش را در چنگال طبیعت و لذایذ پست مادی و شهوانی گرفتار نمی سازند. خشم و شهوت وصف حیوانی بود مهر و رقت وصف انسانی بود (28) بیایید لذت ببریم، اما از حقیقت و عشق حقیقی، از طهارت و پاکی؛ بیایید صفا کنیم در فضای پاک تقوا، در محیطی آرام و سالم، در اقیانوس پرهیزکاری، در جای طهارت، در باران معنویت و در آبشار حقیقت. چه بسیار جوانانی که عشقشان پیر، پخته و پایدار است، و چه بسیار پیرانی که عشق های جوان، ناپخته و ناپایدار در سر دارند. آنان که دار و ندار خویش را در گرو تار مویی و خط و خالی می گذارند و با یک نگاه ظاهری همه ی هستی خویش را می بازند، عشقشان جوان و لذتشان بسیار گذرا و ناپایدار است، و هرگز به عشق حقیقی نخواهند رسید، چرا که محل عشق قلب انسان است و هر قلبی ظرفیت یک عشق را دارد. این گونه نیست که یک شخص دو قلب داشته باشد که هم عشق به معشوق حقیقی داشته باشد و هم عشق به معشوق سرابی.(29) اما آنان که عاشق معبود و معشوق حقیقی هستند، معشوق آن ها همیشه و همه جا همراه آنان است، حتی در قبر و قیامت، و هرگز از لذت عشق جدا نمی شوند، حتی در فرای زمان و مکان. پس عشق مذموم نیست، بلکه اگر منشأ عشق صحیح باشد، رویکرد عشق نیز صحیح خواهد بود و اگر رویکرد صحیح شد، آثار عشق صحیح می شود. آنچه در این جا مذموم است و مورد نکوهش قرار گرفته، عشق و لذت جوانی نیست، بلکه جوانی عشق و ناپختگی لذت است. نه امروز بلکه در همیشه ی ایام سخن از عشق و عاشقی بوده، هست و خواهد بود، اما آنچه به ندرت یافت می شده و می شود، عشق حقیقی به خداوند و اولیای او است و این جاست که فلسفه ی عشق برای ما روشن می شود: ادامه مطلب |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |